مفهوم حمایت و مقاومت
حمایت و مقاومت مثل کف و سقف نامرئی هستند که قیمت در برخورد با آنها واکنش نشان میدهد. این سطوح، نقاطی هستند که خریداران و فروشندگان به طور جمعی تصمیم میگیرند بازار را هدایت کنند!
۱. حمایت (Support): کف قیمتی
- تعریف: منطقهای که فشار خرید به حدی قوی است که از سقوط بیشتر قیمت جلوگیری میکند.
- مثال: فرض کنید EUR/USD چندین بار به ۱.۱۰۰۰ رسیده اما هر بار از آن برگشته. این سطح تبدیل به حمایت میشود.
۲. مقاومت (Resistance): سقف قیمتی
- تعریف: منطقهای که فشار فروش آنقدر زیاد است که مانع از رشد بیشتر قیمت میشود.
- مثال: اگر GBP/USD سه بار به ۱.۳۰۰۰ برسد اما نتواند بالاتر برود، این سطح یک مقاومت است.
.
چگونه حمایت/مقاومت را ترسیم کنیم؟
به خاطر داشته باشید که سطوح حمایت و مقاومت، ارقام دقیقی نیستند. معمولاً مشاهده میکنید که سطوح حمایت و مقاومت شکسته شدهاند اما درواقع بازار فقط آنها را تست کرده است. این «تستها» در نمودارهای شمعی، معمولاً با سایههای شمع نشان داده میشوند.
به نحوه تست سطح حمایت 1.4700 با سایه شمعها توجه کنید. به نظر میرسد که سطح حمایت «شکسته» شده است. اما اینطور نیست، بازار فقط آن سطح را تست کرده است.
پس چگونه متوجه شویم که حمایت و مقاومت شکسته شده؟
هیچ پاسخ قطعی برای پرسش وجود ندارد. برخی استدلال میکنند که سطح حمایت و مقاومت در صورتی شکسته میشود که بازار واقعاً با گذشتن از آن سطح بسته شود. اما خواهید فهمید که همیشه اینطور نیست.
میخواهیم با توجه به مثال قبل، ببینیم که وقتی قیمت واقعاً با گذشتن از سطح حمایت 1.4700 بسته میشود، چه اتفاقی میافتد.
در این مثال، قیمت، پایینتر از سطح حمایت 1.4700 بسته شده بود اما درنهایت در روند صعودی خود به بالاتر از این سطح رسید. اگر تصور کردید که این شکست واقعی است و جفت ارز خود را فروختید، احتمالاً ضرر کردهاید!
با نگاه کردن به نمودار، مشاهده خواهید کرد که درواقع سطح حمایت شکسته نشده؛ دست نخورده باقی مانده و حتی قویتر شده است.
برای حذف نقاط شکست کاذب نباید حمایت و مقاومت را ارقام قطعی در نظر بگیرید، آنها محدوده ای از اعداد هستند پس…
چگونه حمایت و مقاومت شکل میگیرند؟
- الگوی زیگزاگ: در روند صعودی، هر قله (بالاترین نقطه) یک مقاومت و هر دره (پایینترین نقطه) یک حمایت ایجاد میکند.
- روانشناسی بازار: معاملهگران سطوح قبلی را به خاطر میسپارند و در بازگشت قیمت، همان سطوح را هدف میگیرند.
نکات کلیدی برای شناسایی دقیقتر:
الف) حمایت و مقاومت «مناطق» هستند، نه اعداد دقیق!
- قیمت ممکن است کمی بالاتر یا پایینتر از سطح مورد نظر بسته شود.
- مثال: اگر مقاومت در ۱.۳۰۰۰ است، منطقه ۱.۲۹۸۰ تا ۱.۳۰۲۰ را در نظر بگیرید.
ب) مراقب «شکستهای فیک» باشید!
- شکست فیک: وقتی قیمت به سرعت از سطح عبور میکند اما بلافاصله بازمیگردد.
- چگونه تشخیص دهیم؟
- اگر قیمت پایینتر از حمایت بسته شد، احتمال شکست واقعی وجود دارد.
- اگر فقط سایه شمع از سطح عبور کرد، این یک تست است، نه شکست!
ج) تبدیل نقش سطوح:
- اگر مقاومت شکسته شود، تبدیل به حمایت جدید میشود (و برعکس).
- مثال: اگر USD/JPY مقاومت ۱۱۰.۰۰ را بشکند، این سطح در آینده ممکن است به عنوان حمایت عمل کند.
د) قدرت سطوح:
- هرچه قیمت بیشتر به یک سطح حمایت/مقاومت برخورد کند و برگردد، آن سطح قویتر است.
- مثال: اگر EUR/USD پنج بار به ۱.۱۲۰۰ برسد و برگردد، این سطح یک مقاومت کلیدی است.
چگونه حمایت/مقاومت را ترسیم کنیم؟
۱. استفاده از نمودار خطی:
- نمودار خطی (بدون نویز سایهها) به شما کمک میکند مناطق اصلی را دقیقتر ببینید.
- مثال: اگر در نمودار خطی EUR/USD، قیمت سه بار در ۱.۱۰۰۰ واکنش نشان داده، این سطح حمایت است.
۲. تمرکز بر قیمت بستهشدن (Close):
- شکست واقعی زمانی اتفاق میافتد که قیمت بسته شدن پایینتر از حمایت یا بالاتر از مقاومت باشد.
یک مثال واقعی:
فرض کنید جفت ارز GBP/USD در حال نوسان بین حمایت ۱.۳۵۰۰ و مقاومت ۱.۳۷۰۰ است:
- سناریوی ۱: قیمت به ۱.۳۷۰۰ میرسد اما نمیشکند و برمیگردد → مقاومت معتبر است.
- سناریوی ۲: قیمت ۱.۳۷۰۰ را میشکند و بالاتر بسته میشود → حالا ۱.۳۷۰۰ تبدیل به حمایت میشود.
- سناریوی ۳: قیمت به ۱.۳۵۰۰ میرسد اما سایه شمع پایینتر میرود و سریع بازمیگردد → این یک تست حمایت است، نه شکست!
جمع بندی نکات حمایت و مقاومت:
- وقتی قیمت از مقاومت عبور کند، پس از آن مقاومت قبلی به عنوان حمایت جدید عمل خواهد کرد (و بر عکس).
- هرچه میزان تست قیمت مقاومت یا حمایت بیشتر باشد و آن را نشکند، منطقه مقاومت یا حمایت قویتر است.
- وقتی سطح مقاومت یا حمایت شکسته شود، قدرت ادامه حرکت به میزان قدرت استقامت سطح حمایت یا مقاومت بستگی دارد.
با کمی تمرین میتوانید بهراحتی مناطق حمایت و مقاومت بالقوه را تشخیص دهید. در درس بعدی، نحوه ترسیم خطوط روند حمایت و مقاومت (diagonal support and resistance lines) را که خطوط روند بازار نیز نامیده میشوند، آموزش خواهیم داد.
خط روند چیست؟
خطوط روند ابزاری کلیدی برای شناسایی جهت بازار و پیشبینی نقاط بازگشت هستند. این خطوط ساده، اما قدرتمند، نشان میدهند خریداران یا فروشندگان کنترل بازار را در دست دارند.
انواع روندها
۱. روند صعودی (Up Trend): تشکیل کفهای بالاتر (Higher Lows) و سقفهای بالاتر (Higher Highs).
– نحوه ترسیم: دو یا چند کف (دره) صعودی را به هم وصل کنید. دقت داشته باشید که خط روند، یک روند صعودی از کف ها رسم میشود.
۲. روند نزولی (Down Trend): تشکیل سقفهای پایینتر (Lower Highs) و کفهای پایینتر (Lower Lows).
– نحوه ترسیم: دو یا چند سقف (قله) نزولی را به هم متصل کنید. دقت داشته باشید که خط روند،یک روند نزولی از سقف ها تشکیل میشود.
۳. روند افقی (Sideways/Ranging): قیمت بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی نوسان میکند.
– نکته: بازار در حال «استراحت» است و پس از آن روند جدیدی شروع میشود.
چگونه خطوط روند را درست رسم کنیم؟
– روند صعودی: دو کف صعودی (دره) را به هم وصل کنید. خط باید به گونهای باشد که بیشترین تماس را با کفها داشته باشد.
– روند نزولی: دو سقف نزولی (قله) را به هم متصل کنید. خط باید بیشترین تماس را با سقفها داشته باشد.
– تأیید اعتبار: برای اطمینان از صحت خط روند، حداقل سه برخورد قیمت با خط لازم است. همچنین هرچقدر خط روند قیمت را از نظر تاریخی بالای یا پایین خود حفظ کند اعتبار خط ما بیشتر میشود.
۵ قانون طلایی استفاده از خطوط روند
۱. شیب خط را بررسی کنید:
– هرچه شیب خط روند ملایمتر باشد، اعتبار بیشتری دارد.
– خطوط با شیب تند (مثلاً ۶۰ درجه) اغلب سریعتر شکسته میشوند.
۲. برخوردهای بیشتر = اعتبار بالاتر:
– اگر قیمت ۵ بار به خط روند برخورد کند و برگردد، این خط بسیار قوی است.
۳. شکست واقعی vs فیک:
– شکست واقعی: قیمت بسته شدن پایینتر از خط روند صعودی یا بالاتر از خط نزولی.
– شکست فیک: قیمت فقط با سایه خط را لمس میکند و برمیگردد.
۴. تبدیل نقش خطوط:
– پس از شکست خط روند صعودی، این خط ممکن است به مقاومت جدید تبدیل شود (و برعکس).
۵. هرگز خطوط را تحمیل نکنید!
– اگر خط روند با قیمت همخوانی ندارد، احتمالاً اشتباه رسم شده است. بازار را مجبور به تطبیق با خط نکنید!
مثال عملی:
فرض کنید خط روند صعودی USD/JPY را با اتصال کفهای ۱۱۰.۰۰، ۱۱۰.۵۰ و ۱۱۱.۰۰ رسم کردهاید:
– سناریوی ۱: قیمت به خط برخورد میکند و بالا میرود → روند صعودی ادامه دارد.
– سناریوی ۲: قیمت خط را میشکند و پایینتر بسته میشود → احتمال پایان روند صعودی.
چرا خطوط روند مهم هستند؟
– تعیین نقاط ورود/خروج: خرید در نزدیکی خط روند صعودی یا فروش در خط نزولی.
– مدیریت ریسک: قراردادن حد ضرر زیر خط روند صعودی یا بالای خط نزولی.
– پیشبینی آینده: شکست خط روند اغلب نشانه تغییر روند است
کانالها در تحلیل تکنیکال: راهنمای ساده و کاربردی
کانالها ابزاری هستند که با ترسیم دو خط موازی، محدوده نوسان قیمت را در یک روند مشخص میکنند. این خطوط به شما کمک میکنند مناطق احتمالی خرید (حمایت) و فروش (مقاومت) را شناسایی کنید. فرض کنید قیمت مانند توپی است که بین دو دیوار (خطوط کانال) بالا و پایین میپرد!
انواع کانالها و نحوه ترسیم آنها
۱. کانال صعودی (روند بالا رونده):
– ابتدا خط روند صعودی را با اتصال کفهای بالاتر (درهها) رسم کنید.
– سپس خط موازی با آن را از سقفهای بالاتر (قلهها) بکشید.
– مثال:
فرض کنید EUR/USD در حال ساخت کفهای ۱.۱۰۰۰، ۱.۱۰۵۰ و ۱.۱۱۰۰ و سقفهای ۱.۱۲۰۰، ۱.۱۲۵۰ و ۱.۱۳۰۰ است. با وصل کردن این نقاط، یک کانال صعودی تشکیل میشود.
خرید نزدیک خط پایینی (حمایت) و فروش نزدیک خط بالایی (مقاومت).
۲. کانال نزولی (روند پایین رونده):
– خط روند نزولی را با اتصال سقفهای پایینتر (قلهها) رسم کنید.
– خط موازی را از کفهای پایینتر (درهها) بکشید.
– مثال:
اگر GBP/USD سقفهای ۱.۳۰۰۰، ۱.۲۹۰۰ و ۱.۲۸۰۰ و کفهای ۱.۲۵۰۰، ۱.۲۴۰۰ و ۱.۲۳۰۰ داشته باشد، یک کانال نزولی شکل میگیرد.
فروش نزدیک خط بالایی (مقاومت) و خرید نزدیک خط پایینی (حمایت).
۳. کانال افقی (روند خنثی):
– دو خط افقی موازی ترسیم کنید: یکی از اتصال سقفها (مقاومت) و دیگری از اتصال کفها (حمایت).
– مثال:
USD/JPY بین ۱۱۰.۰۰ (مقاومت) و ۱۰۸.۰۰ (حمایت) نوسان میکند.
خرید در حمایت و فروش در مقاومت.
۵ قانون طلایی برای استفاده از کانالها
۱. موازی بودن خطوط:
– دو خط کانال حتماً باید موازی باشند. اگر شیب آنها متفاوت است، کانال معتبر نیست!
۲. تأیید اعتبار:
– برای اطمینان از صحت کانال، قیمت باید حداقل دو بار به هر دو خط برخورد کرده باشد.
۳. شکست کانال:
– اگر قیمت با قدرت از خط بالایی (در کانال صعودی) یا خط پایینی (در کانال نزولی) عبور کند، ممکن است نشانه تغییر روند باشد.
– مثال: شکست مقاومت در کانال صعودی میتواند آغاز یک روند صعودی قویتر باشد.
۴. مراقب شکستهای فیک باشید!
– اگر قیمت فقط با سایه از کانال خارج شده و برگردد، این یک شکست فیک است.
۵. عدم تحمیل کانال بر بازار:
– اگر قیمت با خطوط کانال همخوانی ندارد، به جای تحمیل آن، به دنبال الگوی دیگری بگردید.
یک مثال واقعی از معامله با کانال
فرض کنید در کانال صعودی EUR/USD هستید:
– خط پایین کانال: ۱.۱۰۰۰ (حمایت)
– خط بالای کانال:۱.۱۲۰۰ (مقاومت)
– موقعیت خرید: وقتی قیمت به ۱.۱۰۰۰ میرسد و نشانههای برگشت (مثل کندل چکش) میبینید، خرید میکنید.
– هدف سود: نزدیک ۱.۱۲۰۰.
– حد ضرر: کمی پایینتر از ۱.۱۰۰۰.
چرا کانالها مهم هستند؟
– مدیریت ریسک: حد ضرر و سود را به راحتی میتوان تعیین کرد.
– شناسایی روند: جهت کلی بازار را مشخص میکنند.
– استراتژی ساده: حتی معاملهگران تازهکار میتوانند از آن استفاده کنند.
نحوه معامله حمایت و مقاومت
معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت یکی از پایههای تحلیل تکنیکال است. این سطوح میتوانند به دو روش اصلی مورد استفاده قرار گیرند: پرش (Bounce) و شکست (Break). در اینجا هر دو روش را با جزئیات و مثالهای عملی بررسی میکنیم.
۱. استراتژی پرش (Bounce): منتظر تایید بمانید!
این استراتژی بر این ایده استوار است که قیمت پس از برخورد به سطح حمایت یا مقاومت، از آن برمیگردد (پرش میکند).
مراحل اجرا:
۱. شناسایی سطح کلیدی:
– سطح حمایت یا مقاومت را در نمودار مشخص کنید.
۲. انتظار برای واکنش قیمت:
– بلافاصله پس از رسیدن قیمت به سطح، وارد معامله نشوید! صبر کنید تا تاییدیه دریافت کنید. تاییدیه میتواند شامل: شکلگیری یک الگوی کندلی بازگشتی (مثل چکش، اینگالف نزولی/صعودی) یا کاهش حجم معاملات در نزدیکی سطح و یا واگرایی در اندیکاتورها (این موضوع را در فصل های بعدی توضیح میدهیم.)
۳. ورود به معامله:
– در حمایت: پس از مشاهده تاییدیه، خرید کنید.
– در مقاومت: پس از مشاهده تاییدیه، فروش کنید.
۴. مدیریت ریسک:
-حد ضرر (Stop Loss): کمی پایینتر از حمایت یا بالاتر از مقاومت قرار دهید.
-حد سود (Take Profit): سطح حمایت/مقاومت بعدی یا نسبت ریسک به بازدهی ۱:۲.
مثال عملی:
فرض کنید EUR/USD به حمایت ۱.۱۰۰۰ رسیده و یک کندل چکش سبز شکل گرفته است:
– خرید: ورود در ۱.۱۰۱۰.
– حد ضرر: ۱.۰۹۸۰ (۲۰ پیپ پایینتر).
– حد سود: ۱.۱۱۰۰ (۹۰ پیپ بالاتر).
۲. استراتژی شکست (Break):
این استراتژی زمانی استفاده میشود که قیمت سطح حمایت یا مقاومت را میشکند و حرکت قویای آغاز میکند.
مراحل اجرا:
۱. شناسایی شکست واقعی:
– قیمت باید بسته شدن قطعی خارج از سطح را نشان دهد (نه فقط با سایه).
– حجم معاملات در زمان شکست باید افزایش یابد.
۲. تست مجدد سطح (Retest):
– پس از شکست، قیمت اغلب بازمیگردد تا سطح شکسته شده را تست کند. به این موضوع در بازار پول بک نیز گفته میشود.
– این نقطه، فرصت ایدهآل برای ورود است.
۳. ورود به معامله:
– شکست مقاومت: پس از Retest مقاومت قدیمی (که اکنون حمایت است)، خرید کنید.
– شکست حمایت: پس از Retest حمایت قدیمی (که اکنون مقاومت است)، فروش کنید.
۴. مدیریت ریسک:
– حد ضرر:پشت منطقه Retest قرار دهید.
– حد سود: بر اساس اندازه حرکت قبلی یا سطوح کلیدی بعدی.
مثال عملی:
فرض کنید USD/JPY مقاومت ۱۱۰.۰۰ را شکسته و به ۱۱۲.۰۰ رسیده است. سپس قیمت بازمیگردد و ۱۱۰.۰۰ (اکنون حمایت) را تست میکند:
– خرید: ورود در ۱۱۰.۲۰ پس از تشکیل کندل صعودی.
– حد ضرر: ۱۰۹.۸۰ (۴۰ پیپ پایینتر).
– حد سود: ۱۱۲.۰۰ (۱۸۰ پیپ بالاتر).
اشتباهات رایج و راههای جلوگیری:
– ورود زودهنگام: بدون تاییدیه پرش یا شکست وارد نشوید!
– تعیین حد ضرر نامناسب: حد ضرر را در جایی قرار دهید که تحلیل شما باطل شود.
شکست سطوح حمایت/مقاومت: استراتژیهای تهاجمی و محافظهکارانه
شکست سطوح حمایت یا مقاومت یکی از قدرتمندترین سیگنالهای بازار است. اما برای استفاده از آن باید دو استراتژی اصلی را بشناسید:
۱. روش تهاجمی (Aggressive Breakout): این روش برای معاملهگران ریسکپذیر است که میخواهند سریع وارد حرکت شوند.
مراحل اجرا:
۱. شناسایی شکست قوی:
– قیمت باید با بسته شدن قطعی (نه فقط سایه) خارج از سطح بسته شود.
– حجم معاملات در لحظه شکست باید افزایش چشمگیری داشته باشد.
– مثال: EUR/USD پس از تست مکرر مقاومت ۱.۱۲۰۰، با کندلی قوی و حجم بالا آن را میشکند.
۲. ورود فوری:
– بلافاصله پس از شکست، وارد معامله شوید.
– خرید پس از شکست مقاومت.
– فروش پس از شکست حمایت.
۳. مدیریت ریسک:
– حد ضرر: پشت سطح شکسته شده (مثلاً اگر مقاومت ۱.۱۲۰۰ شکسته شد، حد ضرر را روی ۱.۱۱۹۰ قرار دهید).
– حد سود: براساس اندازه حرکت تاریخی یا سطوح کلیدی بعدی.
۲. روش محافظهکارانه (Conservative Breakout): این روش برای معاملهگران محتاط است که میخواهند از صحت شکست اطمینان حاصل کنند.
مراحل اجرا:
۱. شناسایی شکست اولیه:
– قیمت سطح را میشکند اما بلافاصله وارد معامله نمیشوید.
۲. منتظر پولبک (Retest) بمانید:
– پس از شکست، قیمت اغلب بازمیگردد تا سطح شکسته شده را تست مجدد کند.
– مثال: USD/JPY مقاومت ۱۱۰.۰۰ را میشکند، به ۱۱۲.۰۰ میرسد، سپس به ۱۱۰.۰۰ بازمیگردد.
۳. ورود پس از تایید:
– اگر قیمت در Retest واکنش نشان داد (مثلاً با تشکیل کندل صعودی در Retest مقاومت شکسته شده)، وارد شوید.
۴. مدیریت ریسک:
– حد ضرر:پشت منطقه Retest.
– حد سود: مشابه روش تهاجمی.
۳ قانون طلایی برای معامله شکستها
۱. شکست + حجم = اعتبار:
– شکست بدون افزایش حجم، مشکوک است.
۲. از تایمفریمهای بالاتر استفاده کنید:
– شکست در تایمفریم روزانه معتبرتر از ۱۵ دقیقه است.
۳.هرگز دنبالهروی کورکورانه نباشید:
– اگر قیمت پس از شکست بلافاصله بازگشت، سریع خارج شوید!
خلاصه: مفاهیم کلیدی حمایت و مقاومت
حمایت و مقاومت:
– مناطق تقریبی (نه اعداد دقیق) که قیمت در آنها واکنش نشان میدهد.
– شکست مقاومت → تبدیل به حمایت جدید / شکست حمایت → تبدیل به مقاومت جدید.
– برای شناسایی دقیقتر از نمودار خطی استفاده کنید.
خطوط روند:
– صعودی: اتصال کفهای بالاتر / نزولی: اتصال سقفهای پایینتر.
– انواع روند: صعودی، نزولی، خنثی.
– نیاز به تأیید با حداقل سه برخورد قیمت.
کانالها:
– دو خط موازی (حمایت و مقاومت پویا).
– صعودی: خرید در کف کانال / نزولی: فروش در سقف کانال.
استراتژیهای معامله:
۱. پرش (Bounce):
– ورود پس از تأیید برگشت قیمت از حمایت/مقاومت (مثلاً با الگوهای کندلی).
۲. شکست (Break):
– تهاجمی: ورود بلافاصله پس از شکست سطح.
– محافظهکارانه: ورود پس از بازگشت قیمت و تست سطح شکسته شده (Retest).
آزمون 1
- در بازار صعودی، سطح ——-، منطقهای است که در آن قیمت بهسختی به سمت پایین حرکت میکند.
- مقاومت
- حمایت
- تکرار
- وقتی قیمت در سطح مقاومت میشکند، بهصورت بالقوه به ———- تبدیل میشود.
- سطح حمایت
- میزان ناچیز
- قیمت هیچگاه مقاومت را نمیشکند
- برای ترسیم درست یک خط روند به چند رأس و انتها نیاز داریم؟
- یک
- دو
- سه
- چهار
- در هنگام ترسیم خطوط روند ——-
- نباید رأسها و انتهاهای متوالی را به یکدیگر متصل کنید
- نباید آنها را مجبور کنید که با بازار منطبق شوند!
- باید یک رأس و یک انتها را به یکدیگر متصل کنید
- رفتار بازار را وقتی یک جفت در یک کانال معامله میشود توضیح دهید.
- معاملات بین دو خط روند موازی
- معاملات بین دو خط روند متقاطع
- چهار شمع سبز تشکیل میشود
- ویژگی کانال نزولی چیست؟
- حداکثرها و حداقلهای یکسان
- حداکثرها و حداقلهای بالاتر
- حداکثرهای پایینتر و حداقلهای پایینتر
- حداکثرهای بالاتر و حداقلهای پایینتر
- عموماً —– کانال بهعنوان منطقه ——- در نظر گرفته میشود.
- پایین، خرید
- پایین، فروش
- بالا، خرید
- هنگام معامله سطوح حمایت و مقاومت باید ——–
- دستورهای خرید/فروش خود را پس از سطح حمایت/مقاومت تنظیم کنید
- دستورهای خود را دقیقاً روی سطح حمایت/مقاومت تنظیم کنید
- منتظر شوید تا قیمت از روی سطح حمایت/مقاومت میپرد تا مطمئن شوید باقی میماند
- هنگام معامله شکست سطوح حمایت و مقاومت، روش محافظهکارانه چه خواهد بود؟
- خرید/فروش هنگامیکه قیمت مطمئناً از منطقه حمایت/مقاومت عبور میکند.
- خرید/فروش قبل از اینکه قیمت منطقه حمایت/مقاومت را بشکند.
- منتظر ماندن برای زمانی که قیمت دوباره منطقه حمایت/مقاومت را تست کند و سپس اقدام به خرید/فروش