میانگین های متحرک (Moving Average)

مقدمه‌ای بر میانگین‌های متحرک (Moving Averages)

میانگین متحرک یکی از ابزارهای بنیادین تحلیل تکنیکال است که برای هموارسازی نوسانات قیمت در طول زمان به‌کار می‌رود. واژه «متحرک» به این معناست که میانگین قیمت بسته شدن یک دارایی در بازه‌ای مشخص از دوره‌های زمانی به‌صورت پیوسته به‌روزرسانی می‌شود.

این شاخص، همچون سایر ابزارهای تحلیلی، به معامله‌گران کمک می‌کند تا با بررسی روند گذشته، چشم‌اندازی از جهت احتمالی قیمت در آینده داشته باشند. با مشاهده شیب میانگین متحرک می‌توان مسیر بالقوه حرکت قیمت را تا حدی پیش‌بینی کرد.

همان‌طور که اشاره شد، میانگین‌های متحرک باعث کاهش نویزهای قیمتی می‌شوند و نموداری روان‌تر از حرکت بازار ارائه می‌دهند. با این حال، میانگین‌های متحرک در انواع مختلفی ارائه می‌شوند که هرکدام میزان متفاوتی از هموارسازی را ارائه می‌دهند.

  • هرچه میانگین متحرک هموارتر باشد، واکنش آن نسبت به تغییرات قیمت کندتر خواهد بود.

  • و هرچه میانگین متحرک حساس‌تر باشد، با سرعت بیشتری به تحرکات قیمتی واکنش نشان می‌دهد.

برای دستیابی به نموداری هموارتر، باید میانگین قیمت‌ها را در بازه‌ی زمانی بلندتری محاسبه کرد.

اکنون ممکن است این سؤال برایتان پیش آمده باشد:
چگونه از این شاخص در معاملات خود استفاده کنم؟

در این فصل، ابتدا با دو نوع اصلی میانگین‌های متحرک آشنا می‌شوید:

  1. میانگین متحرک ساده (SMA)

  2. میانگین متحرک نمایی (EMA)

سپس، نحوه محاسبه، مزایا و معایب هریک را بررسی کرده و در ادامه، روش‌های کاربردی استفاده از این شاخص در معاملات و چگونگی ترکیب آن با استراتژی‌های معاملاتی را آموزش خواهیم داد.

 

میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average – SMA)

میانگین متحرک ساده، یکی از ابتدایی‌ترین و درعین‌حال پراستفاده‌ترین انواع میانگین‌های متحرک است. این شاخص، با محاسبه میانگین قیمت بسته شدن در یک بازه زمانی مشخص، به تحلیل‌گر کمک می‌کند تا روند کلی بازار را با حذف نوسانات زودگذر بهتر درک کند.

نحوه محاسبه میانگین متحرک ساده:

برای مثال، اگر بخواهید یک SMA با دوره ۵ را بر روی نمودار ۱ ساعته رسم کنید، کافی است قیمت‌های بسته شدن پنج شمع آخر (یعنی پنج ساعت گذشته) را با یکدیگر جمع کرده و حاصل را بر عدد ۵ تقسیم کنید.

این مقدار را بر روی نمودار قرار داده و نقاط متوالی را به هم وصل کنید تا خط میانگین متحرک ساده شکل بگیرد.

همین اصل در بازه‌های زمانی دیگر نیز صدق می‌کند:

  • در نمودار ۱۰ دقیقه‌ای، پنج دوره معادل ۵۰ دقیقه خواهد بود.

  • در نمودار ۳۰ دقیقه‌ای، پنج دوره معادل ۱۵۰ دقیقه خواهد بود.

  • در نمودار ۴ ساعته، پنج دوره معادل ۲۰ ساعت خواهد بود.

همان‌طور که مشاهده می‌کنید، مدت‌زمان در هر نمودار براساس تایم‌فریم شمع‌ها تغییر می‌کند، اما ساختار محاسبه میانگین متحرک ثابت باقی می‌ماند.

البته نیازی نیست این محاسبات را به‌صورت دستی انجام دهید؛ اغلب نرم‌افزارهای معاملاتی و پلتفرم‌های ترسیم نمودار این محاسبات را به‌صورت خودکار انجام می‌دهند.

 

سلب مسئولیت: میانگین‌های متحرک شما را به پیشگو تبدیل نمی‌کنند!

میانگین‌های متحرک، برخلاف تصور برخی، ابزارهایی برای پیش‌بینی دقیق آینده نیستند. آن‌ها تنها به ما کمک می‌کنند تا در میان نوسانات بازار، مسیر کلی حرکت قیمت را بهتر درک کنیم.

به مثال زیر توجه کنید:

در نمودار ۱ ساعته‌ی USD/CHF، سه میانگین متحرک ساده با دوره‌های متفاوت رسم شده‌اند. همان‌طور که مشاهده می‌کنید، میانگین متحرک با دوره ۵ به سرعت نسبت به تغییرات قیمت واکنش نشان می‌دهد، در حالی که میانگین‌های با دوره‌های ۳۰ و ۶۲ واکنش کندتری دارند.

میانگین متحرک با دوره ۶۲، از آنجا که قیمت بسته شدن ۶۲ کندل اخیر را در محاسبه دخیل می‌کند، نسبت به تحرکات قیمتی کندتر واکنش نشان می‌دهد و در فاصله دورتری از قیمت فعلی قرار می‌گیرد. این ویژگی آن را به ابزاری مناسب برای درک روند کلی بازار در بازه‌های زمانی بلندتر تبدیل می‌کند.

نکته مهم:
هرچه بازه زمانی میانگین متحرک بزرگ‌تر باشد، سیگنال‌های آن مطمئن‌تر اما با تأخیر بیشتری خواهد بود. در مقابل، میانگین‌هایی با دوره زمانی کوتاه‌تر، سریع‌تر هستند اما ممکن است شما را دچار سیگنال‌های کاذب کنند.

در این نمودار می‌توانیم مشاهده کنیم که هر سه میانگین متحرک به نوعی روند بازار را مشخص می‌کنند. خط سیر آن‌ها نشان می‌دهد که بازار در یک فاز رونددار قرار دارد، نه رِنج یا خنثی.

مزیت اصلی میانگین‌های متحرک ساده:
آن‌ها دید وسیع‌تری نسبت به تغییرات قیمت فراهم می‌کنند و به ما کمک می‌کنند بفهمیم بازار در حال رشد، افت یا درجا زدن است.

ایراد میانگین متحرک ساده:
در برابر نوسانات شدید یا خوشه‌های ناگهانی قیمت (spikes) حساس است. این موضوع می‌تواند منجر به ارائه سیگنال‌های اشتباه شود. گاهی ممکن است فکر کنید روندی جدید در حال شکل‌گیری است، اما در واقع این فقط یک نوسان لحظه‌ای بوده است.

 

میانگین متحرک نمایی (EMA)

همان­گونه که در درس قبل گفتیم، میانگین­های متحرک ساده با خوشه‌­ها منحرف می­شوند. با یک مثال شروع خواهیم کرد.

یک میانگین متحرک ساده دارای 5 بازه زمانی روی نمودار روزانه EUR/USD رسم می­کنیم.

قیمت بسته شدن 5 روز آخر عبارت است از:
روز 1: 1,3172
روز 2: 1,3231
روز 3: 1,3164
روز 4: 1,3186
روز 5: 1,3293

میانگین متحرک ساده به‌صورت زیر محاسبه می‌شود:
1,3209=5÷(1,3172+1,3231+1,3164+1,3186+1,3293)
آسان است، نه؟
حال اگر در روز 0 یک گزارش خبری منتشر شود که ارزش یورو کاهش یابد، چه اتفاقی میافتد؟ USD/EUR سقوط میکند و در نرخ 1,3000 بسته میشود. ببینیم این اتفاق چه تأثیری بر میانگین متحرک ساده دارای 5 بازه زمانی دارد.

روز1 : 1,3172
روز2 : 1,3000
روز3 : 1,3164
روز4 : 1,3186
روز5: 1,3293

میانگین متحرک ساده به‌صورت زیر محاسبه میشود:

1,3163=5÷(1,3172+1,3000+1,3164+1,3186+1,3293)
نتیجه میانگین متحرک ساده بسیار کمتر خواهد شد و این تصور را ایجاد میکند که قیمت در حال کاهش است اما در واقعیت، روز 2 تنها یک رویداد مقطعی ناشی از یک گزارش اقتصادی بوده است.
پس میبینیم که گاهی میانگین متحرک ساده خیلی ساده است! ایکاش راهی بود که میتوانستیم با استفاده از آن این خوشه‌ها را فیلتر کنیم تا ما را به‌ اشتباه نیندازند. زیاد غصه نخورید… راهی وجود دارد!
و آن، میانگین متحرک نمایی است!
میانگینهای متحرک نمایی، وزن بیشتری به بازه‌های آخر می‌دهند. در مثال بالا، میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری به قیمتهای روزهای آخر – روز ،3، 4 و 5 – میدهد.
این بدان معناست که خوشه روز 2 ارزش کمتری خواهد داشت و تأثیر چشمگیری بر میانگین متحرک نمایی نخواهد داشت.
با کمی تعمق درمییابید که این نوع میانگین متحرک تأکید بیشتری بر آنچه معامله‌گران اخیراً انجام داده‌اند میگذارد.

همراهی میانگین متحرک نمایی با میانگین متحرک ساده

نمودار 4ساعته JPY/USD را انتخاب کرده‌ایم تا به شما نشان دهیم که میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی در کنار هم چگونه عمل میکنند.

خط قرمز (میانگین متحرک نمایی 30) نسبت به خط آبی (میانگین متحرک ساده 30)، قیمت نزدیکتری را نشان میدهد. این بدان معناست که تغییر قیمت اخیر را دقیقتر نشان میدهد. احتمالا میتوانید حدس بزنید که چرا این اتفاق می‌افتد.
علت آن است که میانگین متحرک نمایی تأکید بیشتری بر اتفاقات اخیر میگذارد. در هنگام معامله، بررسی آنچه هم‌اکنون معامله‌گران انجام می‌دهند مهمتر از بررسی تصمیماتی است که هفته پیش یا ماه پیش گرفته اند.

مقایسه میانگین‌های متحرک ساده با میانگینهای متحرک نمایی

حتماً در این فکر هستید که کدامیک بهترند؟ میانگین متحرک ساده یا میانگین متحرک نمایی؟
ابتدا، میانگین متحرک نمایی را بررسی میکنیم. وقتی میخواهید میانگین متحرک به‌سرعت نسبت به تغییر قیمت واکنش نشان دهد، بهتر است از میانگین متحرک نمایی دارای بازه زمانی کوتاه استفاده کنید.
این به شما کمک خواهد کرد که خیلی زود در روندها قرار گیرید (بعداً در این مورد بیشتر توضیح خواهیم داد) و سود بیشتری کسب کنید. درواقع، هرچه زودتر در روند قرار گیرید، مدت بیشتری معامله خواهید کرد و درنتیجه بیشتر سود میکنید.
مشکل میانگین متحرک نمایی این است که شاید در طول بازه‌های تثبیت، فریب بخورید (وای نه!).
چون میانگین متحرک واکنش سریعی نسبت به قیمت نشان میدهد، ممکن است فکر کنید که روندی در حال شکل‌گیری است درحالیکه تنها یک خوشه قیمت شکل‌گرفته است.
در مورد میانگین متحرک ساده، دقیقاً برعکس این اتفاق صادق است. وقتی میخواهید واکنش میانگین متحرک نسبت به تغییر قیمت هموارتر و کندتر باشد، میانگین متحرک ساده دارای بازه زمانی طولانی‌تر بهترین عملکرد را خواهد داشت.
وقتی به بازه‌های زمانی طولانی‌تر نگاه میکنید، استفاده از میانگین متحرک ساده بهتر است زیرا روند کلی را بهتر نشان میدهد.

با وجود اینکه واکنش آن نسبت به تغییر قیمت کندتر است اما میتواند شما را از فریب خوردن نجات دهد. مشکل اینجاست که ممکن است موجب تأخیر شما شده و شما یک قیمت ورود خوب یا یک معامله خوب را از دست بدهید.
با استفاده از تمثیل خرگوش و لاک‌پشت میتوانید تفاوت بین این دو میانگین متحرک را به خاطر بسپارید.

لاک‌پشت مانند میانگین متحرک ساده کند است، بنابراین ممکن است روند را از ابتدا تشخیص نداده و دیرتر وارد آن شوید. اما لاک‌پشت برای محافظت از خود یک لاک سخت دارد و میانگینهای متحرک ساده نیز به شما کمک میکنند تا در روندهای کاذب گرفتار نشوید.
از سوی دیگر، خرگوش مانند میانگین متحرک نمایی سریع است. این میانگین به شما کمک میکند تا ابتدای روند را تشخیص دهید اما خطر گرفتار شدن در روندهای کاذب را از بین نمیبرد.
جدول زیر، مزایا و معایب این دو میانگین را نشان میدهد.

پس کدامیک بهتر است؟
انتخاب، با شماست.

بسیاری از معامله‌گران از انواع میانگینهای متحرک کمک میگیرند تا تصمیم بهتری اتخاذ کنند. ممکن است به‌منظور یافتن روند کلی از میانگین متحرک ساده بلندمدتتر و بهمنظور یافتن زمان مناسب برای ورود به معامله از میانگین متحرک نمایی کوتاه‌مدت‌تر استفاده کنند.
استراتژیهای معاملاتی مختلفی در مورد میانگینهای متحرک وجود دارد. در دروس بعد، موارد زیر را آموزش خواهیم داد:
1- نحوه استفاده از میانگینهای متحرک برای تعیین روند.
2- نحوه ترکیب تالاقی میانگینهای متحرک در سیسم معاملاتی
3- نحوه استفاده از میانگینهای متحرک به‌عنوان حمایت و مقاومت پویا
وقت استراحت است! یک نمودار پیدا کنید و با میانگینهای متحرک در آن بازی کنید! انواع مختلف میانگینهای متحرک را در بازه‌های زمانی متفاوت امتحان کنید. با این کار، بالاخره متوجه میشوید که کار با کدام میانگین متحرک برایتان بهتر است.

 

نحوه استفاده از میانگین های متحرک برای تعیین روند

یکی از خوشایندترین موارد استفاده از میانگینهای متحرک، تعیین روند است.
ساده‌ترین روش برای رسیدن به این هدف، ترسیم یک میانگین متحرک روی نمودار است. وقتی تغییرات قیمت بالاتر میانگین متحرک باشد، نشان میدهد که قیمت در روند صعودی قرار دارد.
وقتی تغییرات قیمت بالاتر میانگین متحرک باشد، نشان میدهد که قیمت در روند نزولی قرار دارد.

مشکل اینجاست که این تحلیل، بسیار ساده‌انگارانه است.
فرض کنید JPY/USD در روند نزولی بوده است اما انتشار یک گزارش خبری موجب میشود که نرخ آن بالا رود.

هماکنون مشاهده میکنید که قیمت بالاتر از میانگین است. با خود فکر میکنید که:
«به نظر میرسد که این جفت در حال تغییر مسیر است. وقت خرید است.»
بنابراین، یک میلیارد واحد خریداری میکنید زیرا مطمئن هستید که JPY/USD بالا خواهد رفت.

بوووووم! شما فریب خوردید! این تنها واکنش مقطعی معامله‌گران به گزارش خبری بوده است اما روند ادامه پیدا کرد و قیمت به سقوط خود ادامه داد!
برخی معامله‌گران به‌جای یک میانگین متحرک، چند میانگین متحرک در نمودار خود رسم میکنند – کاری که پیشنهاد میکنیم شما هم انجام دهید.
این کار نشان میدهد که با توجه به ترتیب میانگینهای متحرک، جفت ارزی در روند نزولی قرار میگیرد یا صعودی.
در روند صعودی، میانگین متحرک «سریعتر» باید بالاتر از میانگین متحرک «کندتر» قرار گیرد و این قاعده در مورد روند نزولی برعکس است.
فرض کنید که دو میانگین متحرک داریم: میانگین متحرک 10 بازه‌ای و میانگین متحرک 20 بازه‌ای. این دو میانگین، روی نمودار به‌صورت زیر است:

شکل فوق، نمودار روزانه JPY/USD را نشان میدهد. در روند صعودی، میانگین متحرک ساده 01 بازه‌ای بالاتر از میانگین متحرک ساده 10 بازه‌ای قرار دارد.
همانگونه که مشاهده میکنید، میتوانید از میانگینهای متحرک برای تعیین روند صعودی یا نزولی قیمتها در آینده استفاده کنید. با ترکیب این با دانش خود درباره خطوط روند، میتوانید به‌خوبی تصمیم بگیرید که ارز را بفروشید یا بخرید.
همچنین میتوانید بیش از دو میانگین متحرک در نمودار خود رسم کنید. تا زمانی که خطوط منظم باشند (سریعترین به کندترین در روند صعودی، کندترین به سریعترین در روند نزولی)، میتوانید تعیین کنید که قیمت در روند صعودی قرار دارد یا نزولی.

 

نحوه ترکیب تلاقی میانگین های متحرک در سیسم معاملاتی

در درس پیش، یاد گرفتید که چگونه با ترسیم میانگینهای متحرک در نمودار خود، روند را تعیین کنید. نکته دیگری که باید بدانید این است که میانگین‌های متحرک کمک میکنند تا پایان یک روند یا بازگشت آن را نیز تعیین کنید.
تنها کاری که باید انجام دهید این است که به‌سرعت چند میانگین متحرک را در نمودار خود ترسیم کنید و منتظر تلاقی باشید. اگر میانگینهای متحرک باهم تلاقی کنند، بدان معناست که روند به‌زودی تغییر خواهد کرد بنابراین فرصتی است تا نقطه ورود بهتر را انتخاب کنید. در این صورت فرصتی خواهید یافت تا بیشتر سود کنید.
اگر آلن ایورسون با استفاده از این تکنیک امرارمعاش میکند، چرا شما نتوانید؟

 

نگاه دیگری به نمودار روزانه JPY/USD بیندازیم تا معاملات تلاقی میانگین متحرک را بهتر متوجه شویم.

این جفت، از ماه آوریل تا ژوئیه در روند نزولی قرار داشت. قبل از اینکه روند نزولی را طی کند به 124,000 رسید. در اواسط ماه ژوئیه، مشاهده میکنیم که میانگین متحرک ساده 10 بازه‌ای با میانگین متحرک ساده 20 بازه‌ای تلاقی کرده و به سمت پایین حرکت میکند.
بعد از آن چه اتفاقی میافتد؟
یک روند نزولی!
اگر در زمان تلاقی میانگین‌های متحرک، ارز خود را فروخته بودید، هزار پیپی سود میکردید!
بدیهی است که همه معاملات، سود هزار پیپی، صد پیپی یا حتی 10 پیپی ندارند!
ممکن است معامله به نفع شما پیش نرود بنابراین، باید دستور توقف زیان خود را تنظیم کنید و بدانید چه زمانی باید سود خود را برداشت نمایید.
هرگز بدون برنامه‌ریزی وارد معامله نشوید!
برخی از معامله‌گران، هنگام شکل‌گیری یک تلاقی جدید یا وقتی قیمت برخلاف موقعیت میزان پیپ تعیین‌شده حرکت میکند، موقعیت خود را میبندند.
این همان کاری است که هاک در سیستم HLHB خود انجام میدهد. او در زمان وقوع یک تلاقی جدید حضور دارد اما دستور توقف زیان 150 پیپی نیز تنظیم کرده است.
دلیل این اقدام این است که شما نمیدانید تلاقی بعدی چه زمانی اتفاق میافتد. ممکن است در این مدت انتظار ضرر کنید.

نکته‌ای که باید در مورد سیستم تلاقی بدانید این است که در محیط فرار یا/و در روند بهترین کارایی را دارند اما وقتی قیمت در محدوده و دامنه است کارایی چندانی ندارد.
شما با هزاران تلاقی مواجه میشوید ممکن است حتی قبل از اینکه دوباره وارد روندی شوید، بارها متوقف شوید.

 

 نحوه استفاده از میانگین‌های متحرک به عنوان سطوح حمایت و مقاومت پویا

یکی از موارد استفاده از میانگینهای متحرک، به‌عنوان سطوح حمایت و مقاومت پویا است.
به آن «پویا» میگوییم چون مانند خطوط افقی و سنتی حمایت و مقاومت نیست. آنها با توجه به جدیدترین تغییرات قیمت، مدام در حال تغییر هستند.
بسیاری از معامله‌گران بازار ارز، این میانگینهای متحرک را سطوح حمایت یا مقاومت کلیدی میدانند. این معامله‌گران، وقتی قیمت کاهش مییابد و میانگین متحرک را تست میکند، میخرند و وقتی قیمت افزایش مییابد و در تماس یا میانگین متحرک قرار میگیرد، میفروشند.
نگاهی به نمودار 15 دقیقه‌ای USD/GBP و میانگین متحرک ساده 50 بازه‌ای بیندازیم تا ببینیم به‌عنوان سطح حمایت یا مقاومت پویا عمل میکند یا نه.

به نظر میرسد که به‌خوبی باقیمانده است! هر بار قیمت به میانگین متحرک ساده 50 بازه‌های میرسد و آن را تست میکند، به‌عنوان سطح مقاومت عمل کرده و قیمت به عقب میپرد. جالب است، نه؟
آنچه باید به خاطر داشته باشید این است که اینها مانند خطوط حمایت و مقاومت نرمال هستند.
این بدان معناست که قیمت همیشه به‌طور کامل از میانگین متوسط نمیپرد. گاهی قبل از اینکه در مسیر روند برگردد، کمی از آن عبور میکند.
گاهی هم قیمت به‌تمامی از آن عبور میکند. برخی از معامله‌گران بازار ارز، دو میانگین متوسط رسم میکنند و تنها زمانی که قیمت در فضای بین آن دو باشد، خرید یا فروش خود را انجام میدهند.
میتوان این فضا را، «منطقه» نامید.

نگاه دیگری به نمودار 15 دقیقه‌ای USD/GBP بیندازیم اما این بار از میانگینهای متحرک ساده 10 و 20 بازه‌ای استفاده میکنیم.

نمودار فوق نشان میدهد که قیمت به‌اندازه چند پیپ از میانگین متحرک ساده 01 بازهای گذشته است اما پسازآن به سقوط خود ادامه داده است.

برخی از معامله‌گران از استراتژیهای روزانه‌ای مانند این استفاده میکنند. همانند مناطق حمایت و مقاومت افقی، این میانگینهای متحرک نیز مناطق موردتوجه هستند.
بنابراین فضای بین میانگینهای متحرک همانند منطقه حمایت و مقاومت است.

شکستن سطوح حمایت و مقاومت پویا
حال میدانید که میانگینهای متحرک میتوانند به‌عنوان سطوح حمایت و مقاومت عمل کنند. با ترکیب تعدادی از آنها میتوان به منطقه کوچکی دست یافت. اما باید بدانید که آنها نیز مانند هر سطح حمایت و مقاومتی شکسته میشوند!
بهتر است نگاه دیگری به میانگین متحرک 50 بازه‌ای در نمودار 15 دقیقه‌ای USD/GBP بیندازیم.

 

 

در نمودار فوق مشاهده میکنیم که میانگین متحرک ساده 50 بازه‌ای، همانند سطح مقاومت قدرتمندی عمل کرده و USD/GBP بارها از آن پریده است.
با این‌ وجود همانگونه که مربع قرمز نشان میدهد، قیمت بالاخره آن را شکسته و به سمت بالا حرکت کرده است. قیمت دوباره اصلاح میشود و میانگین متحرک ساده 50 بازه‌ای را تست میکند که سطح حمایت قدرتمندی است.
پس میبینید که میتوان از میانگینهای متحرک به‌عنوان سطوح حمایت و مقاومت پویا استفاده کرد.
نکته جالبی که در مورد میانگینهای متحرک وجود دارد این است که همیشه در حال تغییرند. بدان معنا که میتوان آنها را روی نمودار رها کرد و لازم نیست برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت بالقوه به بازه‌های زمانی قبلی نگاه کرد.
حال میدانید که این خط احتمالا نشان‌دهنده منطقه متحرک مورد توجه است. تنها مشکل، تشخیص نوع میانگین متحرکی است که میخواهیم از آن استفاده کنیم.

 

خلاصه: استفاده از میانگین های متحرک

  •  میانگینهای متحرک انواع مختلف دارند. میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی، رایج‌ترین انواع آن هستند.
  • میانگینهای متحرک ساده، ساده‌ترین نوع هستند اما نسبت به خوشه‌ها حساس‌اند.
  • میانگینهای متحرک نمایی وزن بیشتری بر قیمتهای خیر بار میکنند. بدان معنا که بر عملیات فعلی معامله‌گران تأکید میورزند.
  • اطلاع از عملیات فعلی معامله‌گران، بسیار مهمتر از اطلاع از عملیات هفته گذشته با ماه گذشته آنهاست.
  • میانگینهای متحرک ساده، هموارتر از میانگینهای متحرک نمایی هستند.
  • میانگینهای متحرک بلندمدت‌تر، هموارتر از میانگینهای متحرک کوتاه‌مدت‌تر هستند.
  •  استفاده از میانگین متحرک نمایی منجر به شناسایی سریعتر روند میشود اما در برابر روندهای کاذب مصون نیست.
  • میانگینهای متحرک هموار، واکنش کندتری نسبت به تغییرات قیمت نشان میدهند اما شما را از خوشه‌ها و روندهای کاذب نجات میدهند. اما به دلیل اینکه واکنش کندی دارند، در ورود شما به معامله تأخیر ایجاد میکنند و ممکن است فرصتهای خوبی را از دست بدهید.
  •  میتوان از میانگینهای متحرک برای تعیین روند، زمان ورود و زمان پایان روند استفاده کرد.
  •  میتوان از میانگینهای متحرک به‌عنوان سطوح حمایت و مقاومت پویا استفاده کرد.
  •  یکی از بهترین روشها، ترسیم انواع میانگینهای متحرک است تا بتوان هم تحرک بلندمدت و هم تحرک کوتاه‌مدت را مشاهده کرد.

همه نکات فوق را متوجه شدید؟ حال، نرم‌افزار رسم نمودار خود را باز کنید و چند میانگین متحرک ترسیم کنید.
استفاده از میانگینهای متحرک، آسان است. مشکل، انتخاب صحیح هر یک از آنهاست.

به همین دلیل باید هر دو را امتحان کنید تا بتوانید میانگین متحرکی را که با شیوه معاملاتی شما هماهنگ است انتخاب کنید. شاید سیستم تعقیب روند را ترجیح دهید یا شاید بخواهید از حمایت و مقاومت پویا استفاده کنید.
هر روشی را که انتخاب میکنید، در مورد آن مطالعه نمایید و آن را امتحان کنید تا مطمئن شوید با برنامه کلی معاملاتی شما هماهنگی دارد.

آزمون 4
1- اصلیترین انواع میانگینهای متحرک کداماند؟

  • ساده و نمایی
  • سریع و کند
  • ابریشمی و هموار

2- برای اینکه میانگین متحرک هموارتر باشد باید میانگین قیمتهای بسته شدن بالاتر از ———– باشد.

  • بازه زمانی کوتاهتر
  • بازه زمانی طولانی‌تر
  • بازه زمانی ابریشمی‌تر

3- هرچه بازه زمانی میانگین متحرک ساده طولانی‌تر باشد، ——- به تحرکات قیمت واکنش نشان میدهد.

  • سریعتر
  • کندتر
  • ساده‌تر

4- درست یا نادرست: با استفاده از میانگین متحرک ساده میتوان تشخیص داد که چه زمانی جفت در روند نزولی، روند صعودی یا محدوده دامنه قرار دارد.

  • درست
  • نادرست
  • نمیدانم

5- یکی از اشکالات میانگین متحرک ساده این است که ——–

  • تأخیر ندارد
  • به سابقه قیمت توجهی ندارد
  • نسبت به خوشهها حساس است

6- EMA، مخفف چه عبارتی است؟

  • میانگین متحرک فرعی
  • میانگین متحرک نمایی
  • میانگین متحرک اقتصادی

7- میانگین‌های متحرک نمایی، وزن —— به اکثر بازه‌ه‌ای زمانی اخیر میدهند.

  •  برابری
  • کمتری
  • بیشتری

8- کدامیک از میانگینهای متحرک، نشان‌دهنده نمودار همواری هستند که روندهای کاذب را حذف میکنند؟

  • SMA
  • EMA
  • VMA
  • DMA

9- کدامیک از میانگینهای متحرک، سریع است و تغییرات قیمت اخیر را بهتر نشان میدهد؟

  • SMA
  • EMA
  • VMA
  • DMA

10- درصورتیکه،——— بهتر متوجه خواهید شد که جفت در روند نزولی قرار دارد یا صعودی.

  • هیچ میانگین متحرکی ترسیم نکنید.
  • تنها یک میانگین متحرک ترسیم کنید.
  • دو یا بیش از دو میانگین متحرک ترسیم کنید.

11- وقتی جفت در روند صعودی قرار دارد، میانگین سریعتر متحرک باید —————–

  •  با میانگین متحرک کندتر هم‌پوشانی داشته باشد.
  • پایینتر از میانگین متحرک کندتر باشد.
  • بالاتر از میانگین متحرک کندتر باشد.

12- وقتی میانگینهای متحرک باهم تلاقی دارند، احتمالا نشانه این است که ————-

  •  روند به‌زودی تغییر میکند.
  • روند ادامه خواهد یافت.
  • دامنه (محدوده) شکل‌گرفته است.

13-  سیستمهای تلاقی در چه شرایطی بهترین کارایی را درند؟

  • بازارهای دارای محدوده دامنه
  • بازارهایی که در روند قرار دارند
  • بازارهای متلاطم

14- میانگینهای متحرک را میتوان سطوح حمایت و مقاومت «پویا» نامید زیرا ——-

  • همیشه مسطح هستند.
  • طبق تغییرات قیمت اخیر حرکت میکنند.
  • هیچگاه شکسته نمیشوند.

15-  ترسیم انواع میانگینهای متحرک، به شما کمک میکند تا ————- را مشاهده کنید.

  • تحرک بلندمدت
  • تحرک کوتاهمدت
  • هم تحرک بلندمدت و هم تحرک کوتاه مدت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *